۱۳۹۲/۵/۲۱

خوان مارکوس مربی تیم ملی فوتبال افغانستان شد، یک گزینش نامناسب؟


پس از چندین هفته شایعه و آوازه، امروز سر انجام فدراسیون فوتبال افغانستان تائید کرد که خوان مارکوس ترویا هدایت تیم ملی فوتبال افغانستان را در مسابقات جنوب آسیا به عهده خواهد داشت. اعلامه ای که در صفحه فیس بوک فدراسیون فوتبال نشر شده نشان می دهد که مارکوس صرفاً برای چهار مسابقه رسمی هدایت تیم ملی را به عهده دارد تا میعاد چهار مسابقه ای محرومیت یوسف کارگر به اتمام برسد. 

خوان مارکوس ترویا اهل ارجنتاين است. او حدوداً 40 سال سن دارد و تا حال تجربه زیادی در مربیگری ندارد. تنها تجربه قابل یاد آوری وی هدایت تیم ملی فوتبال ساحلی افغانستان در مسابقات مقدماتی جام جهانی است که افغانستان با یک پیروزی و دو شکست آن مسابقات را پشت سر گذشتاند. وی هم چنین در قسمت فوتبال پایه کار کرده است. 

آوازه تعیین مارکوس به حیث مربی افغانستان به طور موقت از حدود 3 هفته پیش به گوش می رسید. دلیل اصلی این جابجایی نیز مصدومیت یوسف کارگر برای چهار مسابقه رسمی است. یوسف کارگر مربی تیم ملی فوتبال افغانستان در مسابقه آخر گروهی مقابل لائوس در مقدماتی جام چلنج آسیا به سبب اعتراضات بیش از حد و آن طور که در تصمیم کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آمده است به سبب "رفتار غیر ورزشی" به چهار جلسه محرومیت از هدایت تیم در مسابقات رسمی و پرداخت پنج هزار دالر آمریکایی محکوم شد. تنها مسابقات رسمی که افغانستان در آن اشتراک می نماید مسابقات فوتبال جنوب آسیاست و هم چنین مسابقات جام چلنج که ماه مارچ آینده در مالدیو انجام خواهد شد. 

به نظر من تعیین مارکوس به حیث مربی تیم ملی قماری هست که فدراسیون فوتبال زده است. این گزینش خوبی ها و نکات منفی خود را دارد. مارکوس یک مربی جوان است و اهل برازیل. بالطبع وی با فنون جدید مربیگری بلدیت دارد و می تواند به شکل مناسب بازی بازیکنان مستقر در داخل و خارج کشور را هماهنگ بسازد. از طرف دیگر، مارکوس با فناوری تکنولوژیک امروزی نیز آشناست و تحلیل بهتری از تیم های حریف در مسابقات جنوب آسیا می تواند داشته باشد. در فوتبال امروزی مطالعه موقف حریف بر روند بازی تیم ها تاثیر به سزایی دارد. نکته مثبت دیگری که تعیین مارکوس به همراه دارد این است که وی احتمالاً یک سیستم جدید و غیر محافظه کارانه را برای تیم ملی انتخاب خواهد کرد. یوسف کارگر به استفاده از شیوه تدافعی و تعویض ننمودن بازیکنان تا آخرین دقایق بازی مشهور است. با توجه به دانش و تجربه ای که مارکوس از دنیای فوتبال امروز دارد، انتظار می رود وی از تعویض های خود بهتر استفاده کند و در مواقع لازم از سیستم تهاجمی تر استفاده نماید. 

اما تعیین وی نکات منفی نیز دارد. همان طور که در بالا اشاره شد مارکوس مربی بزرگی نیست، او تجربه زیادی ندارد و شناخت درستی از فوتبال در افغانستان ندارد. تجربه وی همراه تیم ملی فوتبال ساحلی افغانستان خیلی کوتاه بود، و فوتبال ساحلی از فوتبال خیلی متفاوت است. بر علاوه، مارکوس مشکل زبان نیز با اکثر بازیکنان مستقر در داخل کشور خواهد داشت. به احتمال زیاد تعیین مارکوس به طور موقت صرفاً این بوده تا یک جای خالی پر شود. هدایت تمرینات تیم ملی را یوسف کارگر ادامه خواهد داد و مارکوس صرفاً در روز مسابقات بر روی چوکی مربیگری خواهد نشست. وی احتمالاً حتی صلاحیت تعویض بازیکنان را نیز نخواهد داشت. 

تعیین مارکوس به حیث مربی هم چنین نشان دهنده عدم اعتماد به مربیان داخلی است. به تناسب مارکوس یک تعداد مربیان داخلی تجربه و شناخت بیشتر در فوتبال افغانستان دارند. مربیانی مثل سید معین حامدی، ظاهر حسنی و الیاس احمد منوچهر گزینه های خوبی برای هدایت موقت تیم در غیاب یوسف کارگر هستند. آنها از تیم ملی و بازیکنان افغانستان شناخت بهتری دارند و این سه مربی ثابت ساخته اند که توانایی هدایت تیم های ملی را دارند. 

تغییر در کادر مربیگری افغانستان یک امر ضروری است. من به این نکته در این فرصت مناسب تر خواهم پرداخت، اما می شد از این فرصت به شکل بهتر استفاده کرد و به یکی از مربیان داخلی فرصت داد تا توانایی ها و ابتکارات خود را به کار ببرد. اما در کل ما برای پیشرفت در آسیا و رسیدن به هدف فدراسیون مبنی بر صعود به جام جهانی 2022 به مربیان بزرگتری احتیاج دارد. 

میزان تفویض اختیار به مارکوس نشان خواهد داد که فدراسیون فوتبال تا چه حد عزم استفاده از یک مربی خارجی را دارد. با این حال، موفقیت و شکست مارکوس نباید معیار قضاوت مناسب بودن مربیان خارجی برای تیم ملی قرار گیرد، زیرا او در حد یک مربی تیم ملی فوتبال نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر