بسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف و نجیب افغانستان، جامعه ورزشی و همکاران رسانه یی،
خوشحالم در حالی این نامه را به شما می نویسم که ریاست عمومی تربیت بدنی، سپورت و کمیته ملی المپیک و جامعه ورزشی افغانستان به یک نهاد نام آور و افتخار آفرین تبدیل شده است.
جای مسرت و خشنودی است که طی بیشتر از چهار سال گذشته در همراهی و همسویی با جامعۀ ورزشی افغانستان افتخار رهبری یک تیم متعهد به منافع افغانستان را داشته ام که کاروان ورزش را از جایگاهی به دور افتاده از نظر مردم و حاشیه یی، به متن قضایا و زندگی عادی مردم افغانستان کشانده اند. باور دارم که دستاوردهای روز افزون جامعۀ ورزشی افغانستان در نبود تعهد و تخصص لازم برای مدیریت و پیشبرد امور، بستر مناسبی نمی یافت. امتیاز چنین دستاوردی اکنون مال همۀ کسانی است که مخلصانه برای ساختن بینادهای اساسی ورزش جهاد سازندگی را راه انداخته اند.
وضعیت اسفبار امکان ورزشی، فرسوده گی مدیریت ساختارهای ورزش، خویش خوری و فساد سالاری در روزگارانی نه چندان دور به همه کس معلوم و هویدا بود. اما فورمول موفقی که به کار بسته شد، ما و جامعه ورزشی کشور را فرصت داد تا ظرفیت های ورزشکاران و ساختارهای ورزشی را در سطح منطقه یی و جهانی آن به نمایش بگذاریم. امروز اکثریت فدراسیون های ورزشی کشور صاحب دفاتر، جمنازیوم ها و امکان ورزشی است، ورزش از حاشیه های به متن زندگی مردم برگشته است، دختران وپسران جوان در یک فضای کاملاً اخلاقی همه روزه به تمرینات ورزشی شان می پردازند و خانواده ها با کمال اعتماد فرزندان شان را روانۀ ورزشگاه ها می کنند، جایگاه ورزشکاران ملی کشور از شهروندان عادی به سفیران صلح و فرهنگ ارتقا یافته است و رسانه ها در همراهمی با مردم به طور روزافزونی از پیشرفت های ورزشی استقبال می کنند و شعور وشعف ناشی از پیروزی های ورزشی در هر سطحی به مردمی که هیچ بهانه ای برای دلخوشی ندارند فرصت شادمانی و سرور می دهد و همبستگی و همدلی را تقویت می کند.
بحث چگونگی مقایسۀ ساخت و ساز اماکن ورزشی کاری است که با مطالعۀ تاریخ هشتاد ساله این نهاد، مردم و رسانه ها می توانند در بارۀ آن داوری کنند و نیازی به پرداخت در مورد آن، حد اقل از جانب من حس نمی شود.
با این حال متاسفانه دیده می شود که هنوز در کشور ما پیشرفت ها و کارایی ها، حسادت و عقده بر می انگیزد. به جای این که از چنین سازنده گی ها حمایت صورت گیرد، فرا راه آن سد می سازند و سنگ می اندازند. برخوردهای دوگانۀ حلقات مشخصی از حکومت که متاسفانه فرصت فراوانی برای حکایت گفتن نزد رییس جمهوری کشور دارند، نه تنها مشوره های سالمی برای حمایت و تقویت ورزش نیست بلکه در واقع صدور یک جنگ داخلی و نزاع بالقوه در صفوف جامعه ورزشی افغانستان پنداشته می شود. خط کشی های ناعادلانه میان ورزش های کشور احتمالا در بلندمدت هیچ دستاوردی نخواهد داشت و تنها نفاق و دوگانگی را در میان جامعۀ ورزشی کشور فربه خواهد نمود و باعث رکود در روند پیشرفت ورزش خواهد گردید.
من باور دارم که بخشی از این سناریو سازی های سیاسی که آسیب کلان آن متوجه جامعۀ ورزشی کشور است، شخص مرا هدف گرفته است. بنا بر این هیچ گاهی در مدت بیشتر از 32 سال خدمت و مبارزه برای کشورم، منافع مردم و کشورم را بر منافع شخص خودم ترجیح داده ام و اکنون نیز باور دارم که هیچ ارزشی بیشتر از رفاه ، آرامش و عزت جامعه ورزشی افغانستان برایم ارجمند نیست. می خواهم به جای این که آرامش و همبستگی جامعۀ ورزشی افغانستان و ساختار های ورزشی کشور قربانی توطئه ریزی های حسادت آمیز و عقده انگیز یک اقلیت بیمار شود، خودم با کمال افتخار این قربانی را بپذیرم و از سمت ریاست عمومی تربیت بدنی و سپورت استعفا بدهم.
از همکاری همه همکاران گرامی و مهربانم سپاس گزارم. برای ورزشکاران عزیز آرزوی پیروزی های بزرگ دارم.
با احترام
دگر جنرال محمد ظاهر اغبر
دگر جنرال محمد ظاهر اغبر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر