بحث فدرالیزم در سالهای اخیر در افغانستان بارها
مطرح شده است و این مبحث موافقان و مخالفان خود را دارد. هر چند فدرالیزم نوع
حکومتی است که در کشورهای جهان مثل آمریکا، کانادا، هند، آلمان و پاکستان وجود
دارد، اما اکثراً طرفداران فدرالیزم در افغانستان متهم به تجزیه کشور می گردند. قانون
اساسی افغانستان نظام متمرکز را پذیرفته است. تحت نظام متمرکز افغانستان، به جز
موارد خاص اداری، همه چیز از مرکز باید اداره شود، در حالی که در سیستم فدرال،
کشور به چند ایالت تقسیم شده و هر ایالت به جز موارد دفاعی، پولی و امور خارجه، در
سایر موضوعات صلاحیت داخلی دارد.
با ایجاد مسابقات برتر (به اصطلاح لیگ برتر)، به
نظر می رسد حداقل در فوتبال کشور اصول فدرالیزم تطبیق می شود. در این مسابقات،
تمام کشور به هشت منطقه تقسیم شده است. زون شمال شرق، زون شمال، زون غرب، زون جنوب
غرب، زون جنوب شرق، زون شرق، زون مرکز به جز کابل و کابل هشت منطقه ای اند که هر
کدام در مسابقات برتر یک نماینده دارند.
به اساس مقررات این مسابقات، در سطح هر زون اول
تیم های منتخب ولایات مربوط آن حوزه با هم در مرکز حوزه به رقابت می پردازند و سپس
مربیان فدراسیون فوتبال و مربی همان حوزه با هم بازیکنان را انتخاب می کنند. تحت
این سیستم، بازیکنان از حوزه های دیگر انتخاب نمی شوند. هر چند در این مورد استثنائاتی
نیز وجود دارد و در بعضی موارد، یک تعداد بازیکنان در تیم های حوزه های دیگر بازی
کرده اند. با این حال، این بازیکنان از نظر
مقامات فوتبال آن حوزه به حیث بازیکن درجه دو دیده شده اند و کمتر برای شان اجازه
داده شده تا داخل میدان شوند. مثال عمده این برخورد ظریف فراهی است که در تیم
بازان سپین غر بازی می کرد. وی در حالی که یک بازیکن خوب و گلزن هست، اما در
مسابقات این فصل به وی اجازه بازی به جز چند دقیقه داده نشد.
هر چند سیستم حکومتداری فدرال خوبی ها و نکات
مثبت خویش را دارد، اما به نظر نمی رسد اداره مسابقات فوتبال تحت نظام فدرال
مفیدیت چندانی داشته باشد. در فوتبال، اصل بر شایسته سالاری هست، نه بر نمایندگی
از یک حوزه و منطقه. به همین خاطر است که در بعضی کشورها، مناطق خاصی از کشور
چندین تیم در لیگ ملی دارند، در حالی که یک تعداد دیگر مناطق اصلاً تیمی در لیگ
ندارند. به عنوان مثال، در ایران، از مناطق جنوب، شرق و جنوب غرب تیم های زیادی در
لیگ برتر این کشور حضور ندارند و اکثر تیم ها از مناطق مرکزی، شمال غربی و شمال
اند. در هند، کلکته و مناطق شرق هند بیشترین حضور را در لیگ این کشور دارند، در
حالی که مناطق شمال و کشمیر هیچ نماینده
ای در این لیگ ندارند. در تایلند، اکثر تیم ها از مناطق مرکز و شمال کشور اند و
تنها تیم از جنوب همان تیمی است که فیصل شایسته در آن بازی می کند.
اگر به کیفیت فوتبال در کشور دیده شود، کابل،
هرات، فراه، نیمروز، بلخ، سرپل، جوزجان، کندز، پروان، بغلان، تخار، هلمند و قندهار
سهم بیشتری در فوتبال کشور دارند و کیفیت فوتبال در این ولایات نسبت به سایر
ولایات در وضعیت بهتری قرار دارد. اصل شایستگی در فوتبال این را می طلبد که این
ولایات در یک لیگ ملی در کشور سهم بیشتری داشته باشند. اما در عمل این طور نیست.
به جز کابل که برای آن یک تیم اختصاصی در نظر گرفته شده است، سایر ولایات به طور
یکسان دیده می شوند و هر حوزه یک تیم منتخب در مسابقات به اصطلاح لیگ برتر دارد.
هر چند سازمان دهندگان این مسابقات شاید به این نظر باشند که آنها می
خواهند تمام کشور در این مسابقات نماینده داشته باشد و از این طریق وحدت ملی به
نمایش گذاشته شود، اما در واقع نقص این میکانیزم متوجه فوتبال کشور است. به اساس
این عملکرد، بعضی مناطق که فوتبال خوب دارند از فرستادن تیم های بیشتر محروم
هستند، در حالی که بعضی مناطق دیگر در پیدا کردن بازیکنان مناسب مشکل دارند.
به عنوان مثال، ولایات غرب افغانستان، به خصوص،
هرات و فراه، بازیکنان متعددی دارند که سطح فوتبال شان به مراتب از فوتبال
بازیکنان در شرق و جنوب کشور بالاتر است، اما همه این بازیکنان خوب زمینه حضور در
مسابقات سرتاسری را ندارند. مربی طوفان هریرود تحت فشار های مضاعف باید تنها 18
بازیکن را انتخاب کند، در حالی که هرات توانایی اعزام سه یا چهار تیم خوب را دارد
و ولایت فراه به خودی خود توانایی رقابت با تیم های هرات و کابل را دارد. این
وضعیت در کابل، شمال و شمال شرق کشور هم وجود دارد.
سال 2014 سالی است که ما تفاوت زیادی در مسابقات
برتر نخواهیم دید. به اصطلاح همان آش است و همان کاسه، اما این را باید اذعان کرد
که سازمان دهندگان این مسابقات و خصوصاً فدراسیون فوتبال باید در جهت بالا بردن
سطح کیفی مسابقات تلاش کنند و اگر برای رسیدن به چنین هدفی، بعضی مناطق کشور
توانایی اعزام تیم به لیگ برتر را پیدا نمی کنند، جایی برای نگرانی نیست. عدم
اعزام تیم باعث می شود تا مقامات محلی در رشد و تقویت فوتبال تلاش بیشتر به خرج
دهند، در غیر آن مقامات محلی از حضور یک تیم از حوزه شان خاطر جمع هستند و تلاش
چندانی برای تقویت فوتبال در حوزه خود انجام نمی دهند.
از طرف دیگر، تیم ها نه به اساس اصل حوزه، که
بلکه به اساس اصل شایستگی باید انتخاب گردند. محدودیت انتخاب بازیکن برای تیم ها
نباید وجود داشته باشد. البته تحت سیستم فعلی، رعایت اصل شایسته سالاری ممکن نیست.
تنها در صورتی فوتبال ما کیفیت عالی خواهد داشت که باشگاه ها، که شخصیت حقوقی
دارند، در لیگ برتر کشور اشتراک نمایند. باشگاه که ثبت فدراسیون فوتبال است، برای
بازیکنان خویش مزد تعیین می کند و عواید نیز جمع آوری می کند. این باعث می شود تا
باشگاه ها بهترین بازیکنان را جذب کنند و از وقوع هر گونه تبانی بازیکنان خود نیز
جلوگیری کنند.
به نظر می رسد اصل فدرالیزم حتی در فوتبال هم به
درد افغانستان نمی خورد. به خاطر نمایندگی کل کشور در مسابقات لیگ، کیفیت فوتبال
قربانی شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر