تیم ملی افغانستان در مسابقات جام چلنج به مقام چهارم رسید. در مرحله گروهی افغانستان با فلیپین و لائوس به تساوی بدون گل رسید و ترکمنستان را 3-1 شکست داد. در نیمه نهایی افغانستان 2-0 از فلسطین شکست خورد و مقام سوم را نیز در ضربات پنالتی به مالدیو واگذار کرد.
افغانستان با امیدهای فراوان پا به این مسابقات گذاشت. اسلام امیری، کاپیتان تیم، در هنگام ورود به میدان هوایی شهر ماله گفت شیران خراسان برای قهرمانی به مالدیو آمده اند. اما یک چیز را نباید فراموش کرد. هر هشت تیمی که پای به این مسابقات گذاشتند، یک آرمان در سر داشتند، قهرمانی و راهیابی به جام ملت های آسیا! اما در نهایت یک تیم به این آرمان رسید و آن هم فلسطین بود.
چند روز بعد از ختم مسابقات جام چلنج آسیا و فروکش کردن احساسات در مورد چهارم شدن تیم افغانستان، به نکات مثبت و منفی حضور افغانستان در جام چلنج آسیا اشاره می نمایم.
نکات قوت
اول: فدراسیون فوتبال افغانستان برای اولین بار یک برنامه تقریباً درست و کامل برای آماده سازی تیم ملی روی دست گرفت و اجرایی ساخت. تیم افغانستان برای اولین بار برای آمادگی به یک تورنمنت چهار مسابقه دوستانه برگزار کرد و چهار اردوگاه تمرینی برگزار کرد. این نشان می داد که فدراسیون فوتبال به اهمیت این جام پی برده و همه اقدامات برای قهرمانی در این جام را روی دست گرفته است. افغانستان بعد از سالها با یک حریف قوی، تیم کویت، نیز بازی نمود و تیم افغانستان نمایش خوبی در مقابل این تیم ارائه کرد.
دوم: تیم افغانستان بعد از مسابقات مقدماتی جام چلنج، یوسف کارگر و علی عسکر لعلی را برای چهار جلسه در مسابقات رسمی از دست داد. فدراسیون فوتبال در یک اقدام درست اریش روت مولر را به خدمت گرفت. مولر یک مربی با تجربه هست که سالها کمک مربی تیم ملی آلمان بوده و در تیم های آسیائی نیز تجربه دارد. هر چند مولر مدت زیادی در کنار تیم نبود، اما در مدتی که او هدایت تیم را به عهده داشت، وی نظم خوبی را به تیم آورده بود. توانایی روانی تیم در این مدت قابل تقدیر بود و به ثمر رساندن دو گل در مقابل کویت در حالی که تیم افغانستان با سه گل از کویت عقب و یک بازیکن خویش را نیز از دست داده بود، نشان از همین توانایی روانی و روحی تیم داشت.
سوم: فدراسیون فوتبال برای اولین بار یک تعداد زیاد بازیکنان را به اردوگاه انتخابی تیم ملی دعوت کرد. هر چند دعوت از بازیکنان حرفوی به اردوگاه تمرینی اشتباه است، زیرا این بازیکنان انتظار دارند مستقیماً در ترکیب تیم ملی قرار گیرند، اما نفس این عمل که فدراسیون فوتبال حاضر شد از خیر بعضی بازیکنان با سابقه ولی ضعیف بگذرد، یک نکته مثبت بود. بازیکنانی هم چون فیصل شایسته، مصطفی زازی، ضمیر داوودی و حسن امین جدیداً به تیم ملی دعوت شدند.
چهارم: تیم افغانستان بر خلاف سابق با سیستم 4-2-3-1 بازی کرد و تیم نشان داد که می تواند با یک سیستم جدید نیز بازی نماید. با در نظر داشت ضعف مفرط خط حمله افغانستان، این سیستم به نفع افغانستان بود. به اساس همین سیستم بود که اکثریت گل های افغانستان در نه مسابقه اخیر توسط بازیکنان خط میانی به ثمر رسیده اند.
با اینکه نکات مثبتی در حضور افغانستان در جام چلنج آسیا وجود داشت، نکات منفی نیز کم نبودند.
نکات ضعف
اول: عدم استفاده درست از اردوگاه های تمرینی و انتخابی از نکات منفی بود. با اینکه فدراسیون فوتبال پول هنگفتی را مصرف اردوگاه ها کرد، اما از این فرصت ها به شکل درست استفاده نشد. به عنوان مثال، اردوگاه تمرینی در حالی برگزار می شد که در آن هیچ مسابقه دوستانه برگزار نمی شد یا تنها یک مسابقه برگزار می گردید. به همین شکل، مسابقات دوستانه در روزهایی تنظیم می شد که یک تعداد بازیکنان در باشگاه های خود مصروف بازی بودند. در چند مورد، بازیکنان در همان روزی که تیم ملی مسابقه دوستانه داشت با تیم ملی یکجا شدند و در زمین مسابقه نیز حضور یافتند.
دوم: نحوه تنظیم و اداره اردوگاه های تمرینی نیز خیلی جالب نبود. بازیکنان در آخرین روزها دعوتنامه دریافت می کردند و فرصت چندانی برای رسیدن به محل تمرینات نداشتند. بعد از مسابقه با تاجیکستان، بازیکنان و مقامات مستقر در داخل کشور حتی ویزای کویت را نداشتند و این باعث شد تا تیم ملی سه روز گرانبها را برای تمرین مشترک از دست بدهد.
سوم: فدراسیون فوتبال در جذب یک تعداد بازیکنان خوب ناموفق بود. با اینکه فدراسیون دعوتنامه حضور در اردوگاه تمرینی در بحرین را به تعداد زیادی بازیکن فرستاد، اما پیگیری لازم را با بازیکنان خوبی مثل شریف محمد، مشتاق یعقوبی و میلاد سالم انجام نداد. هر چند فدراسیون ادعا می کند که از همه امکانات دست داشته استفاده کرده، اما برای فدراسیون لازم بود زمینه ملاقات رو در رو با این بازیکنان را مساعد سازد.
چهارم: تیم ملی کشور به وضوح در خط حمله مشکل داشت. در چهار مسابقه دوستانه و پنج مسابقه جام چلنج، افغانستان تنها 7 گل به ثمر رساند و از این جمله تنها یک گل توسط یکی از مهاجمین و آن هم در اوقات اضافی به ثمر رسیده است. سایر گل ها توسط خط میانی یا خط دفاع به ثمر رسیده اند.
پنجم: جو سازی و سوء استفاده از شکست های تیم ملی. همین که تیم ملی در مرحله نیمه نهایی و مسابقه روی مقام سوم شکست خورد، یک تعداد مقامات فدراسیون فوتبال، از جمله آقای کارگر، همه تقصیر و گناه را به گردن اریش روت مولر انداختند. با اینکه آقای کارگر از هر کس دیگری سهم بیشتر در آماده سازی تیم داشت، اما در نهایت ناکامی تیم ملی برای رسیدن به فینال را به فلسفه مربیگری اریش روت مولر نسبت داد.
ششم: یک تعداد بازیکنان خیلی ضعیف ظاهر شدند. به نظر می رسد عمر فوتبال ملی یک تعداد بازیکنان به سر رسیده است و فدراسیون فوتبال باید هر چه زودتر در فکر یافتن بازیکنان جایگزین باشد.
هفتم: تیم افغانستان نیمکت ذخیره قوی ندارد. در مسابقات جام چلنج آسیا، مربیان روی 13 یا 14 بازیکن حساب می کردند و مدام 11 نفر را در ترکیب اصلی و دو یا سه نفر را به اجبار تعویض می نمودند. این نشانگر عدم اعتماد به نیمکت ذخیره بود. عملکرد بازیکنان ذخیره در مقابل تیم تاجیکستان، کویت و فلیپین تاثیر مستقیم در گرفتن چنین تصمیمی از سوی مربیان داشته است. مصدوم شدن یک تعداد بازیکنان کلیدی بعد از مسابقه با لائوس و استفاده از بازیکنان ذخیره نظم تیمی افغانستان را به هم ریخت و افغانستان نمایش قابل قبولی در مسابقه با فلسطین نداشت.
در مطالب آینده، پیشنهادات مشخصی برای تقویت تیم ملی در مسابقات بعدی ارائه می گردد.