۱۳۹۱/۱۲/۲۷

تیم ملی فوتبال افغانستان، ارزیابی نکات مثبت و منفی



صعود تیم ملی فوتبال کشورمان به جام چلنج آسیا یک اتفاق خوشایند در فوتبال افغانستان هست. این اتفاق با زحمت و پشتکار زیاد فدراسیون فوتبال کشور، بازیکنان و تشویق هم وطنان ما صورت گرفت. به یقین که نکات مثبت این مسابقات برای تیم ملی کشورمان خیلی زیاد بود، زیرا بزرگترین هدف صعود بود، که تیم ملی به آن دست یافت. با این حال، در مرحله مسابقات تمرینی و خود مسابقات نکات منفی هم وجود داشت. هدف این نوشته اشاره به نکات مثبت برای ارج گذاری از دست اندرکاران فوتبال کشور و تیم ملی، و اشاره به نکات منفی در جهت متوجه ساختن دست اندرکاران و بازیکنان تیم ملی به نقایص تیم و بر طرف کردن آنها است.

نکات مثبت

اول: صعود
مهمترین هدف افغانستان در این مسابقات صعود بود که بر آورده شد. افغانستان پس از دو پیروزی مقابل سریلانکا و مغولستان و کسب تساوی از لائوس میزبان، در حالی که شریعتیار اخراج شده بود، با هفت امتیاز به مرحله بعد صعود کرد. بازیکنان افغانستان چه خوب بازی کردند یا نه، چه آمادگی خوب گرفته بودند یا نه، مهم این بود که شیران خراسان به مرحله بعد صعود کردند. صعود تیم ملی خوشحالی زیادی را در میان مردم افغانستان ایجاد کرد و یک بار دیگر مردم را به رشد فوتبال امیدوار ساخت. با صعود به مرحله بعد، افغانستان در سال 2014 حداقل سه مسابقه رسمی انجام خواهد داد و ما اطمینان حاصل کردیم که مانند 2012 تیم ملی بدون مسابقه نخواهد ماند.

 دوم: رده بندی فیفا
با دو پیروزی و یک تساوی، تیم ملی کشورمان بزرگترین جهش را در طول تاریخ خود انجام داد و با 48 پله صعود از مقام 189 به 141 جهان رسید. چهار ماه پیش و زمانی که تیم ملی به یک بارگی 19 پله سقوط کرد، نگرانی زیادی در مورد عدم برگزاری مسابقات دوستانه توسط تیم ملی و سقوط بیشتر این تیم ابراز شد، اما صعود بی نظیر تیم ملی تا اندازه زیادی این نگرانی ها را رفع کرد، هر چند این وضعیت موقتی است. در صورتی که افغانستان مسابقات دوستانه انجام ندهد، سیر نزولی تیم ملی فوتبال در رده بندی فیفا بار دیگر آغاز خواهد یافت. 

سوم: کشف استعدادهای جدید
در ترکیب تیم ملی بازیکنان جدیدی قرار گرفتند. کارگر به تعداد 6 بازیکن جدید از باشگاه های لیگ برتر به تیم ملی دعوت کرد و هم چنین حضور یک تعداد بازیکن جدیداً دعوت شده به تیم ملی از اروپا و آمریکا چهره تیم ملی را عوض کرد. حضور بازیکنانی چون مصطفی آزادزوی، منیرالحق ندیم، علی احمد یارزاده و آرش هاتفی دست کارگر را بازتر ساخته تا آن حد که مربیان تیم ملی در مسابقه با لائوس بازیکن نخبه ای چون بلال آرزو را با منیر الحق ندیم تعویض کردند. حضور بازیکنان جدید می تواند تیم ملی کشور را تقویت بخشد. 

 چهارم: آمادگی و هماهنگی
این اولین باری بود که تیم ملی کشورمان سه اردوگاه تمرینی برگزار کرد. بازیکنان داخل کشور در کابل آمادگی گرفتند. سپس 35 بازیکن از سراسر جهان به دوبی دعوت شدند و از میان آنها 23 بازیکن به تیم ملی راه یافتند. 23 بازیکن نهائی برای شش روز دیگر در دوبی به تمرینات پرداختند و تا اندازه زیادی هماهنگی میان بازیکنان به وجود آمد. هر چند از این فرصت به شکل درست استفاده نشد، اما در کل برگزاری چنین اردوگاه تمرینی توانست تیم ملی را تا اندازه زیادی برای مسابقات آماده سازد. 

پنجم: روحیه بالا
بازیکنان تیم ملی افغانستان در این مسابقات از روحیه بالا برخوردار بودند. حتی قبل از شروع مسابقات، بازیکنان و مربیان تیم ملی از صعود تیم ملی اطمینان می دادند و باور به صعود داشتند. اما مقاومت و روحیه بازیکنان تیم ملی در مسابقه آخر تیم ملی در برابر لائوس محک خورد. در نیمه اول مسابقه بود که جلال الدین شریعتیار مرتکب دو خطا شد و داور نیز با نشان دادن دومین کارت زرد، وی را از مسابقه اخراج کرد. برغم ده نفره شدن، بازیکنان تیم ملی با روحیه خوبی به مسابقه ادامه دادند و در نیمه دوم حتی گل تساوی را هم زدند. متاسفانه قبل از این مسابقات، بازیکنان افغانستان نمی توانستند با مشکلات در داخل زمین مسابقه مقاومت کنند و به زودی تحت تاثیر تصامیم داور قرار می گرفتند. به عنوان مثال در مسابقه نهائی مسابقات قهرمانی جنوب آسیا بعد از اینکه داور به نفع هند پنالتی گرفت، احساسات دروازه بان و کاپیتان افغانستان بر انگیخته شد و اعتراض جدی و هل دادن داور توسط او باعث اخراجش از مسابقه شد. این بار اما حتی حمیدالله یوسفزی هم بازیکنان و مربی افغانستان را به آرامش دعوت می نمود. 

ششم: همراهی پزشک
این بار تیم ملی کشور یک داکتر به همراه داشت. داشتن داکتر از جمله ضروریات یک تیم ملی است، اما این اصل در گذشته برای تیم ملی در نظر گرفته نمی شد.


هفتم: تیم مربیگری
به نظر می رسد اکنون افغانستان به جای یک مربی، از یک تیم مربیگری استفاده می کند. این تیم به قابلیت ها و نقاط ضعف تیم آگاه است و قابلیت راهنمایی تیم را در مواقع نبود سرمربی دارد. در مسابقه با لائوس، جواد عطایی و علی عسکر لعلی به خوبی توانستند در نبود یوسف کارگر تیم ملی را راهنمایی کرده و با کسب تساوی، زمینه صعود تیم ملی را مساعد سازند. یک تعداد زیاد تیم های شرکت کننده در جام چلنج از مربیان خارجی استفاده می کنند، اما به نظر من افغانستان باید تیم مربیگری خود را حفظ کند، زیرا از یک طرف مصارف استخدام یک مربی خارجی زیاد است، و از طرف دیگر تیم مربیگری کنونی با تیم ملی کاملاً آشنا است و تحت رهبری آن، نتایج خوبی نصیب تیم ملی شده است.

هشتم: پخش مستقیم
مسابقات تیم ملی در این جام به شکل مستقیم توسط تلویزیون های لمر و طلوع پخش می شد. پخش مستقیم مسابقات از دو تلویزیون که پوشش خوبی را ارائه می نمایند، به علاقه مندی مردم به فوتبال و تیم ملی کمک زیادی نموده است. در مسابقات قبلی اکثراً اتفاق می افتاد که مسابقات تیم ملی پخش نمی گردید. به عنوان مثال در مسابقات مقدماتی جام چلنج که دو سال پیش در نپال صورت گرفت، هیچ تلویزیونی مسابقات را پخش نکرد. به همین ترتیب، رسانه های خطی و تلویزیونی توجه قابل ملاحظه ای به این مسابقات و نشر مصاحبه ها با تیم مربی گری و بازیکنان افغانستان مبذول داشتند. 

نکات منفی

اول: دعوت بازیکنان نا لایق به اردوگاه تیم ملی
با اینکه این بار 35 بازیکن به اردوگاه تیم ملی در دوبی دعوت شدند و از مجموع آنها 23 بازیکن به تیم ملی راه یافتند، انتخاب بازیکنان دعوت شده به تیم ملی به شکل درست صورت نگرفت. در اردوگاه اول دوبی یک تعداد بازیکنانی از اروپا دعوت شده بودند که شایسته تیم ملی نبودند و از اول نباید حتی به اردوگاه تیم ملی دعوت می شدند. به عنوان مثال دو بازیکن از ناروی به اساس سفارشات دعوت شدند که حتی فوتبال ساده انجام داده نمی توانستند. هر چند آنها رد گردیدند، اما اگر تمهیدات لازم در اروپا گرفته نمی شد، لازم نبود مصارف سفر چنین افرادی از طرف فدراسیون پرداخته می شد. بهترین راه برای دعوت بازیکنان این است که نماینده های فدراسیون فوتبال به شکل عملی مسابقات بازیکنان مورد نظر را مشاهده کرده یا در قالب ویدیو تماشا و سپس تصمیم به دعوت بازیکنان به اردوگاه تیم ملی نمایند. به جای نماینده های کلان سال که هم با تکنولوژی جدید نا آشنا هستند و هم توانایی سفر به مناطق مختلف را ندارند، فدراسیون فوتبال باید نماینده های جوان تر را خصوصاً در اروپا تعیین کند تا آنها بازیکنان بهتری را برای تیم ملی کشف کنند. با اینکه یک تعداد بازیکنان افغان در اروپا در لیگ های عالی اروپائی بازی می کنند، اما نماینده های فدراسیون فوتبال در اروپا موفق به شناخت آنها نشده اند و رسانه ها در این امر نقش بهتری بازی کرده اند. 

دوم: عدم اجرای مسابقات دوستانه
تیم ملی دو اردوگاه تمرینی در دوبی انجام داد، اما نتوانست با تیم های ملی یا باشگاهی مسابقه دوستانه برگزار نماید. دلیل اصلی عدم موفقیت فدراسیون فوتبال حاضر نشدن تیم ها برای مسابقه با افغانستان عنوان شده است. اما به نظر من، مهمترین دلیل نبود تحرک لازم در فدراسیون فوتبال است. اگر فدراسیون فوتبال از یک ماه پیش از اردوگاه های تمرینی اقدام به تنظیم مسابقات دوستانه می زد، تیم های زیادی بودند که حاضر به مسابقه با افغانستان بودند. قرقیزستان به عنوان مثال در رده بندی فیفا از افغانستان پائین تر قرار دارد اما توانست در کشورهایی هم چون بلاروس، ترکیه و بحرین مسابقات دوستانه برگزار کند. پاکستان برای انجام مسابقه دوستانه به نپال و مالدیو رفت. من مطمئن هستم اگر افغانستان زودتر به سراغ پاکستان می رفت، آنها حاضر بودند برای مسابقه با تیم ملی به دوبی بروند. به همین ترتیب، باشگاه ها علاقه مند مسابقه با تیم های ملی هستند که از این فرصت باید به شکل بهتری استفاده می شد. در جام چلنج آسیا، انجام مسابقات دوستانه برای تیم ملی حتمی است. بدون انجام مسابقات دوستانه، روزنه موفقیت افغانستان تاریک است. 


سوم: عدم هماهنگی در خط میانی و حمله
در جریان مسابقات، مشکل تیم ملی در خط میانی و خط حمله بود. قبل از مسابقات تصور بر این بود که این دو ساحه در تیم ملی از کیفیت بهتری برخوردار باشد، اما انجام مسابقات خلاف این را ثابت ساخت. خط میانی از هماهنگی لازم برخوردار نبود و بازیکنان خط میانی دوندگی خوبی نداشتند. در خط حمله اما ضربات پایانی خیلی ضعیف بود. در حالی که افغانستان می توانست به راحتی هر سه تیم حریف را با چندین گل شکست دهد، بازیکنان افغانستان تنها موفق به زدن یک گل در هر مسابقه شدند. انجام مسابقات دوستانه قبل از مسابقات رسمی، می تواند این مشکل را رفع کند. 

چهارم: عصبانیت بیش از حد
هر چند تیم ملی در مسابقه با لائوس با روحیه نشان داد، ما عصبانیت بیش از جلال الدین شریعتیار و یوسف کارگر لازم نبود. در فوتبال داوران اشتباه می کنند و این اولین باری نبود که یک داور تصمیم درستی در مقابل یک تیم نگرفته باشد، اما رفتار جلال الدین شریعتیار و یوسف کارگر نا مناسب بود. به سبب اعتراضات شدید، داور به یوسف کارگر کارت سرخ داد و وی را از کنار زمین اخراج کرد. در یک مورد، کارگر حتی از بازیکنان دعوت کرد زمینه مسابقه را ترک کنند که در فوتبال ملی این روزها خیلی عجیب و غیره منتظره است. از این دعوت کارگر حتی بازیکنان افغانستان هم متعجب شده بودند و به همین خاطر هیچ کدام دعوت او را نپذریرفته و در عوض سعی به آرام ساختن وی کردند. تیم مربیگری افغانستان از این پس باید بیشتر روحیه سازی کند تا بازیکنان حتی در مواقع مشکل بتوانند بازی کرده و روحیه خود را از دست ندهند. 
 پنجم: عدم دوندگی
یک تعداد بازیکنان تیم ملی دوندگی خوبی نداشتند. این مشکل خصوصاً در خط میانی کاملاً مشهود بود. برای مسابقات جام چلنج لازم هست تا کارگر از همین حالا برنامه ریزی کرده تا اینکه بازیکنان آماده باشند و در جریان مسابقه دوندگی خوبی داشته باشند. 

ششم: نبود آشپز در تیم ملی
لائوس کشوری است غیر مسلمان و غذای آن نیز مورد علاقه افغانها نمی باشد. برای تیم ملی لازم بود تا یک آشپز به همراه داشته تا مشکل بازیکنان از ناحیه غذا حل شود. با چپس و میوه فوتبال نمی شود.

۱ نظر:

  1. واقعآ وکاملآ بجاوبدرستی ارزیابی کرده اید به موفقیت هرچه بیشتر تان ...تشکر

    پاسخحذف